#خاطره امر به معروف و نهی از منکر_5
دو روز پیش یکی از فروشندگان مترو رو دیدم.یادمه همیشه مقنعه میپوشید وباحجاب بود.الان دیدمش شال سرش بود وموهاشو رنگ کرده بود کمی بیرون ریخته بود وآستیناشم کمی کوتاه.ناراحت شدم از تغییرش یه ایستگاه که پیاده شد با اینکه مقصدم نبود باهاش پیاده شدم.کنارش… بیشتر »
1 نظر