#خاطره امر به معروف و نهی از منکر_2
امروز تو خیابون ،یه ماشینی جلوم توقف کرد که یه خانم راننده اش بود و یه دختر نوجوان کناردستش ،که دختره از ماشین پیاده شد و رفت اونطرف خیابون …… پاچه شلوارش کوتاه بود و پابندم داشت و پاش تو نور آفتاب خیلی توچشم بود ?جلوی صورتش رو ندیدم که… بیشتر »
5 نظر